زندگی معکوس
بامردن شروع میکنی ومیبینی که همه چیز عجیب است
سپس بیدار میشوی ومیبینی درخانه سالمندان هستی
وهرروزکه میگذردحالت بهترمیشود
بعدازمدتی چون خیلی سالم وسرحال میشوی ازآنجااخراجت میکنند !
بعدازآن میروی وحقوق بازنشستگی ات را میگیری
ووقتی کارت راشروع میکنی با اولین حقوق ساعت مچی طلا میخری
چهل سال آزگارتلاش میکنی جوان شوی!
ازجوانی ات لذت میبری ودوستان زیادی دوروبرت هستند
کمی بعدخودت را برای دبیرستان آماده میکنی
سپس دبستان وبعداز آن تبدیل به بچه میشوی وبازی میکنی و
هیچ مسئولیتی نداری...سپس نوزادمیشوی وبعدوارد دنیای دیگر میشوی
که باید ۹ماه را درون آب گرم مجلل زندگی کنی
که دارای حرارت مرکزی است وفضا هرروز بزرگتر میشود!
کدام پایان زیباتر است؟!
صبوری
دانه ی بامبو 5سال زیرخاک می ماند
رشدش
دیده نمیشود .
امادرسال پنجم 25متررشدمیکند.
کمی صبورباش
شایدموفقیت همین نزدیکی ها باشد.
دریچه
بعضی زخمهاروباید درمان کنی...
تابتونی به راهت ادامه بدی...
بعضی زخمهابایدباقی بمونه...
تاهیچوقت راهتو گم نکنی...
به نام حضرت دوست
خدایا من چیزی نمیبینم
آینده پنهان است ولی آسوده ام ....
چون ترا میبینم وتو همه چیز را.....
